English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (8172 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
memory module U واحد حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
single in line memory module U مجموعه حافظه افزودنی منفرد
random access memory [RAM] module گذاره حافظ انتخابی
read-only memory (ROM) module U خواندنحافظه
Other Matches
module U وسیله سخت افزاری مستقل که به بخشهای دیگر وصل شود تا سیستم مدید را ایجاد کند
module U بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند
module U ماژول
module U مدول [جبر] [ریاضی]
I/O module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
module U ضریب
module U مدول
module U حوزه گنجایش
module U واحد
module U اندازه گیری
module U مدل موشکی
module U طرح
module U نقشه کوچک واحد اندازه گیری مقیاس مدل
module U نمونه
module U اتاقک پیمانه
module U قسمتی از سفینه فضایی
module U بخش
module U پیمانه
module U حدود
module U اندازه میزان
module U مدلهای نمونه ساختمانی
module U پیمون
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
service module U میزانکروسن
load module U واحدبارشو
personality module U واحد شخصیت
program module U واحد برنامه
dummy module U رویه ساختگی
object module U واحد مقصود
object module U واحد مقصد
real module U ضریب حقیقی
dummy module U برنامه ساختگی
command module U نقشهراهنما
connecting module U مدلتقسیم
load module U پیمانه بارشو
load module U یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود
lunar module U اندازهخفیف
personality module U ماژول خاص
object module U واحد مقصود ماژول مقصود
input/output module U واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
adjustable proportional module U نیمه مدول نسبی با سقف تنظیم شونده
gas lift module U مخزنمرتفعگاز
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
to the memory of U به یادبود
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
immediate memory U حافظه فوری
memory U یادگار یاد بود
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U یاد
memory U خاطره
memory U حافظه
real memory U حافظه واقعی
recent memory U حافظه نزدیک
real memory U حافظه حقیقی
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U حافظه باز زا
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
rotating memory U حافظه چرخشی
remote memory U حافظه دور
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
memory register U ثبات حافظه
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
photodigital memory U خواندن چند بار
memory span U فراخنای یاد
memory trace U رد یاد
memory word U کلمه حافظه
optical memory U حافظه نوری
passive memory U حافظه منفعل
racial memory U حافظه نژادی
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
memory mapping U نقشه حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
memory moard U برد حافظه
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory U حافظه فقط خواندنی
memory address U نشانی حافظه
memory port U درگاه حافظه
one level memory U حافظه یک سطحی
memory protection U حفافت حافظه
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
add in memory اضافه کردن به حافظه
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
memory button U دکمهحافظ
shadow memory U شبه حافظه
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory cancel U پاککردنحافظه
within living memory U به یاد دارند
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
virtual memory U حافظه مجازی
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
expanded memory U حافظه گسترشی
acoustic memory U حافظه صوتی
extended memory U حافظه توسعه یافته
laser memory U حافظه لیزری
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory U بیاد
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
coordinate memory U حافظه مختصاتی
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory U مین فرفیت بالا
bubble memory U حافظه حبابی
base memory U حافظه پایه
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
associative memory U حافظه شرکت پذیر
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه انجمنی
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
buffer memory U حافظه میانیگر
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
control memory U حافظه کنترلی
control memory U حافظه کنترل
constructive memory U حافظه سازا
commit to memory U حفظ کردن
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U حافظه پنهانی
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
memory bank U بانک حافظه
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
memory allocation U اختصاص حافظه
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory illusion U خطای یاد
memory image U تصویر یاد
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
memory dependent U متکی به حافظه
memory map U نقشه حافظه
memory dump U رونوشت ازحافظه
memory cycle U چرخه حافظه
memory chip U تراشه حافظه
memory dependent U وابسته حافظه
memory cell U سلول حافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory drum U گردونه یاد
memory dump U روگرفت حافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
memory cache U حافظه پنهان
Recent search history Forum search
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1memory make the man
0Powertrain control module
0there is no searched words in my memory
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com